context
stringclasses 2
values | question
stringlengths 20
40
| answer
stringlengths 1
163
⌀ | answer_start
int64 -1
7
|
---|---|---|---|
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | در بوس نهان ضنت لعلت فاش است وین تنگ روی همی نخود باماش است | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | از گندم خال جو فروشش عدسی آنجا مگذر که مته بر خشخاش است | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | تا چند به خود مهر و به یزدان کینت حق جوئی و کفر و حق پرستی دینت | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | خود نیز بر آن خرگله کثرت بینی سگ بچه کند به چشم وحدت بینت | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | آن حسن بدیع را حسابی دگر است بر طلعت مهر و مه نقابی دگر است | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | مسرای زمهر و مه که آن جبهه وروی ماهی دگر است و آفتابی دگر است | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | افزود اگرش به لاله سنبل چه کم است آمد سوسن طراز سوری چه غم است | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | فرمان خط از عزل تعلق ما را سردار مثال مصطفی و رقم است | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | همت به دو کار بر یک انسان نگماشت وان سفله که خود گرفت یزدان بگذاشت | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | در هر دو منه پای طلب کز یک دست زنقحبه دو هندوانه بر نتوان داشت | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | واعظ در باغ سبزش روضه مینواست وان کرمک پس مرز و خیار لب جو است | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | افتادش از این بهاره کاری غرض آنک تا بر سر پالیز کسان گیرد دوست | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | امکان که به واجب از سلاله طین است نقش دو یمین دیده وارون بین است | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | هستش همه چیز و نیست هیچش آری ضرب المثل پیه و پیازک این است | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | بس مردم دیده در هوای تو گریست چو آذر در گل نقش بر... زیست | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | سردار اگرت مردمک این است و سرشک تا چشم زنی جای تر است و بچه نیست | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | آنرا که نه با غیر و نه با خود کار است مطلق به مراد خویشتن هنجار است | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | وان کش دم گاوی به کف از کون خوی مجبورش ستای ارچه همی مختار است | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | با اهل صفا جز سر انکارت نیست زیبد پی شست و شو چو قصارت زیست | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | شو جامه آلوده خود زن بر سنگ زنقحبه به گازران ری کارت چیست | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | ثروت سامان عامی شیطان راست خواری شنعت عارف یزدانی راست | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | این حادثه خود تازه نه کز عهد قدیم کس خرقانی جریمه میغانی راست | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | از منبر شیخ را دل رستن نیست جز با محراب ساز پیوستن نیست | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | پیدا شد از این که گاوعامان به گزاف مسجد گویند جای خر بستن نیست | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | مدح ار چه در او ذم شد از وی مفتوح بگرا به غزل، غزل بود قوت روح | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | کآمد به قصیده راست تفصیل غزل آن مایه که معشوق براست از ممدوح | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | جدگیر مراین لطیفه بی هزل و مزاح قصابی نوع بشر ار نیست مباح | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | سگ زن تراز این خرگله بسیار شنید چون بر دگری نرفت تکلیف نکاح | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | ز نقحبه ای ار زهر اجل در نوشد تشریف بر افکند کفن در پوشد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | زن قحبه تنش نرفته در خاک هنوز زنقحبه تری به جای او برجوشد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | این خر خلفان پسر که مادر گهرند هر چند که ...زپشت پدرند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | لیک از در انتساب نقصان و کمال یاران گزاف باف...ترند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | از پسته چو شکرت نمک ریز آید جان بخشد و خوبتر زجان نیز آید | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | جز آن لب زنقحبه که چشمش مرساد کشنید که از هیچ همه چیز آید | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | آنرا که بطی دو باده در چنگ آید پست ار چه مگس به پایه سیرنگ آید | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | چشم من و توتیای خشت سرخم زین باره سرمه سای اگر سنگ آید | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | می خور که روانت حکمت افزون روید راز تن و سر دل به قانون روید | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | زان خم که مراست کاسه گر جام کشی خاکت عوض سبزه فلاطون روید | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | زین جنس دوپا هر آنکه بر سر گردد غفرانش طلب تات میسر گردد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | ...بتر رفت همی ترسم از آنک برگردد و...بترتر گردد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | ز آن طره به جز شکست بر دل نرسد و آسیب به دیوانه و عاقل نرسد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | با این کژی کارش همی بینم راست حرف است که بار کج به منزل نرسد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | این پخته که سفله خام تعبیر کند نامش غم دین نهاده تکفیر کند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | صد مرحله زین گفته از آن گوینده ...تر آن بود که تقصیر کند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | چون کاسه می شکسته قانون گردد کم ظرفان را بدگلی افزون گردد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | کوزه شکم انباشتن ار فضلستی خم بایستی همی فلاطون گردد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | مفتی اگرت ز ترک دستار افتاد کم پیچ کز این علاقه بسیار افتاد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | کف زن که ز بند این مظالم رستی پاکوب که از گردنت این بار افتاد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | آن طره به ما جهود سار استیزد با عنف نهفته گیر و دار انگیزد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | بعد از دو جهان دراز دستی بیداد سر گردد و در دامن یار آویزد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | بر خون من آن ترک شکرلب گذرد و افکنده به پا زلف معقرب گذرد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | گفتم دیه ده، چو ریختی خونم، گفت من کشته خونی که بر او شب گذرد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | این خرگله مغز جو که سگ های ترند وین سگ رمه پوست بوکه خشکان خرند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | گفتی که که به، یا که که بد، زین دو گروه خشک چه، تر چه، هر دو... ترند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | آن قوم که بر به ذوق بعضی دلیند وان زمره که بر به کیش برخی ولیند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | یک حلقه به جز دایره داران زن و مرد در مرتبه دختران خادم علیند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | هر فیض که آب زندگانی بخشد بر عکس شراب ارغوانی بخشد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | آن زندگی جوان به پیری آرد این پیران را زنوجوانی بخشد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | جز این دل دوزخ دم دریا پالود این گرم نوا در آب و آذر که سرود | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | عهد است که از دجله همی خیزد سیل رسم است که از کنده همی آید دود | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | سردار پی زاهد خودبین گردد واندر طلب ملت و آئین گردد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | عذرش بگذارید و ملامت نکنید کز جبر بود که مرد بیدین گردد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | زآنان که نشاط باده و باغ کنند و اندیشه صید و رامش و راغ کنند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | گر بوی کبابی رسدت رنگ مباز ظن قوی آن است که خر داغ کنند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | صورت نگران به بندگی خویش درند معنی سپران بر از خدا بی خبرند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | زین هر دو گره میانه خود و خدای انصاف بده کدام...ترند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | زانم چه که خم باده گلگون جو شد یا شاخ شکوفه ها دگرگون جو شد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | دیگی که به طمع خام ما نارد جوش گر خود همه کام پخته در خون جو شد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | گر جام کشی مایه شینت دانند ور طره زبون ثقلینت دانند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | چون من به خطی سبزولبی سرخ گرای تا کامروای نشاتینت دانند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | این خر گله بی وجود مردم ایجاد تا آدم راستین نگردد به جهاد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | البته قیام تو نگردد نزدیک از دوریت ای قیامت کبری داد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | صوفی و مفتی خود از دوئیت بریند چون کون خری بیفتند یکسریند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | ایشان دو برادران و این خرگله گاو اندر جدل نعمتی و حیدریند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | زی سنبل خط زخالش بردم فریاد کم گندم وی خوشه تن دانه نهاد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | صد خرمن از آن گفت به یک جو خواهی تا کی این کاه کهنه ها داد بباد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | یزدان به زلل نز در اعزاز نهاد بر آذر و آب و باد و خاکت بنیاد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | گردت به هوا یک نم تف و این همه تف آبت آتشی یک کف خاک این همه باد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | جای زه از آن سخت کمان ابرو داد کم زاد رگ و پی سست تر از موی افتاد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | با این خمشم که پیش حلاجی وی تا چک زده پنبه و پشم است به باد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | گر زاهد خر ز خوی خود برگردد یا صوفی سگ سیاق دیگر گردد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | خود شرع و طریق را چه نقصان چه کمال گر زانکه سگی خشک و خری تر گردد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | آدم مایه گسستن آمد ز وجود احمد آویز بستن آورد ز جود | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | کی نقد عیار این دو با هم سنجند وصل آنکه ز فضل داند از خسران سود | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | این جنس دو پا گر همه گل خار ارزد ور مهره به فر خاصیت مار ارزد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | گر نیست عدم به از وجودش به چه وجه چون کشته شود هزار دینار ارزد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | گاوان گلین که نفس شاخ و لگدند نه کار خدا نه بار خود را مددند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | پس چون خردیزه سخت در سست رگی راضی به زیان صاحب و مرگ خودند | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | مشنو که ز نیست هست و بودی زاید یا نقد دغل ضنت و جودی زاید | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | سودای وجودی به عدم فرض انگار تابو که از این زیانت سودی زاید | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | سردار اگر از سر صفا برخیزد چار اسبه به هنجار وغا برخیزد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | ده مرده زند پنجه بدین خیک دو پای مشکل که ز یک دست صدا برخیزد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | تا از مژه آب خاک فرسود آید از دل همه باد آذر اندود آید | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | تا آن در نم به تاب اگر این نشگفت رسم است که از هیزم تر دود آید | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | آنکو به سپیدی رخ دلبند ستود تنها مگرش ذوق می سرخ نبود | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | گو یکه متاز در بدین پهنه کمیت زآنجا که کهر هم نبود کم ز کبود | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | زین خر گله کاندر همه عالم گردد صد بفزاید اگر یکی کم گردد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | هفتاد هزار سگ زنند این ددگان تابو خری از کروری آدم گردد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | صوفی ز صراط با توکل گذرد مفتی به علاقه توسل گذرد | -1 |
Persian Poetry | یک نمونه از شعر یغمای جندقی | تا گاو مریدان خجل از هم نزنند امید که هر دو را خر از پل گذرد | -1 |