text
stringlengths 0
261k
|
---|
🚀 Turbo VPN
|
فیلترشکن رایگان، قوی و پرسرعت:
|
برنامه Hiddify Next را از لینک زیر دانلود کنید
|
Playstore
|
Github
|
لینک زیر را کپی کنید
|
https://raw.githubusercontent.com/mshojaei77/v2rayAuto/main/auto
|
روی علامت + بالای صفحه بزنید
|
گزینه add from clipboard را انتخاب کنید
|
دکمه کانکت وسط صفحه را فشار دهید.
|
حالا یه vpn همیشه متصل دارین 😁
|
بانو هایده (تقدیر)
|
AI Generated
|
شهرام ناظری - تنهایی
|
دریایی از ابرها
|
پاهامون
|
دللول یالولد دللول
|
در حرکت
|
مثل کورها میرقصید
|
مثل کرها آواز میخوند
|
ما هیچ کجا وجود نداریم
|
مگر اینکه به وجود ما نیاز داشته باشند
|
مهربانی کن
|
پشیمونت میکنن از دلتنگ شدنت
|
پس نگو
|
چیزی نگو
|
چیزی نپرس
|
نگو
|
نگو
|
نگو
|
جاده پر از مه و بازون بود
|
به طوری که نمیشد بیشتر از چند متر جلوتر رو دید
|
یه جاده ی کوهستانیِ پیچ در پیچ
|
که ممکن بود ترس و التهاب به جون من و یا بقیه مسافرا بیوفته
|
اماااااا
|
این اعتماد به نفس و آروم بودن چهره و بدن راننده بود که نمیزاشت یذره هم آب تو دل مسافرا تکون
|
بخوره
|
صدای نجاه الصغیره
|
همونقدر که مدعی این هستیم که قضاوت نباید کرد و نمیکنیم هم
|
همونقدر هم تو موقعیت های مختلف زندگی قضاوت میکنیم همدیگرو و به بی رحم ترین حالت ممکن حتی
|
بدون اینکه درست بفهمیم، بشنویم، ببینیم، درک کنیم، بدونیم..... فکر میکنیم همه اینکارهارو کردیم و در نتیجه قضاوتمون رو میکنیم
|
ما از طبیعتیم و طبیعت از ماست
|
سياوش، يكى از مظلومترين چهره هاى شاهنامه است كه وقتى زن پدرش سودابه، به او دل بست هرگز به مكر نامادرى گرفتار نشد.
|
تااينكه اين جسارت به گوش پدرش كيكاووس رسيد و شديدا مورد خشم او قرار گرفت.
|
سياوش از پدر خواست تا براى اثبات پاكى و بيگناهيش ازهفت تونل آتش گذر كند و اگر سالم بيرون آمد، آنرا دليل بى گناهی اش بداند.
|
این آزمون آتش در آخرين سه شنبه(بهرام شید) سال انجام گرفت و او سرفرازانه بيرون آمد.
|
به دستور پدر، قرار شد که فردایش یعنی چهارشنبه (بهرام شید)در وسط میدان اصلی شهر سوری به کل مردم بدهد که شد "چهارشنبه سوری"
|
و اين روز جشن ملى شناخته شد.
|
وماهم واپسين سه شنبه را به ياد پاكى و انسانيت با پريدن از روى آتش جشن ميگيريم.
|
چهارشنبه سوری در حقیقت نشانی از پاکی ایرانیان است.
|
این جشن، فلسفه ی زیبایی دارد
|
ایران پرمهر چنین است!
|
به خودت میای یهو میبینی که فقط وقتی که منتظر اتوبوس، ماشین یا مترو هستی میتونی استراحت کنی
|
در سکوت شب
|
وقتی مودتون خوب نیست گوشش بدید.
|
آتشی در تو میزند خورشید
|
چو درخت آمدی، زغال مرو
|
میوه ای پخته باش، کال مرو
|
دلش مى خواست نباشد
|
چمدانش را بست ، تمام شهر را با خود برد.
|
اَلا اِی آهویِ وَحشی، کجایی
|
مرا با توست چندین آشنایی
|
در آمیختن
|
نوازش
|
به محض اینکه درد درسش رو بهت بده از بین میره
|
هیچ زمانی در هیچ مکانی صدای فریاد زندگی بی جواب نمونده
|
حضورت برای بعضی از آدما دلگرمیه
|
و تو از اون دلگرمیه دلگرم میشه
|