context
stringclasses
2 values
question
stringlengths
20
40
answer
stringlengths
1
163
answer_start
int64
-1
7
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
اندیشه اش، نه ز آتش و آب و ز باد و خاک گر روز کین دهند بهم هر چهار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
هم مینشانی آتش فتنه ز آب تیغ کان قطره آب راست بمشتی شرار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
هم میدهی بباد علم، خاک معرکه؛ کان سرفراز راست باین خاکسار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
تیغت، از آن ز بیضه ی بیضا دهد نشان؛ کز دست موسی است تو را یادگار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
بس دستها کشند دلیران بآستین چون ز آستین کشی بصف کارزار دست!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
بر ساعد سنانت، شود مهر و مه سوار یازی اگر ببازی رمح ای سوار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
در روز رزم و بزم، بود دست دست تو؛ تارک شکاف تیغت و، مصحف نگار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
جوشد بجای آب، ز هر چشمه زر ناب جودت زند چو بر کمر کوهسار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
هرگز برون نرفته ز دست تو اختیار جز وقت جود، کت شده بی اختیار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
میبود چشم در ره سایل ز خاتمش تا آمد و برآمدت از انتظار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
از شوق جود، صبر نبودت، که از رکوع سرراست کرده گیری اش ای شهریار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
دادی زدست خاتم و از دستبرد غم؛ آوردی اش بدست دل از غمگسار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
در جنت، ار چو برق کشی شعله زیر تیغ؛ در دوزخ، ار چو ابرکنی رشحه بار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
مالک، خلیل سان نهد اندر بهشت پای؛ رضوان، کلیم وار گذارد بنار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
بر پای حاجبت، زده خور بوسه بارها؛ بر سینه اش مباد نهد روز بار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
ای میرخلد و ساقی کوثر، بدان خدای کت داده در بهشت بدان چشمه سار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
گیری بدست جام، چو زان آب روح بخش یک دست گیر و هر طرفی صدهزار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
جزمن، که مانده پاز خوی شرم در گلم؛ سازد بلند تشنه یی از هر کنار دست!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
آن روز جرم من منگر، لطف خویش بین؛ مپسند کوتهم ز کرم زینهار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
آذر، دلت ز غصه چو شد زار و تن نزار در زن ز جان بدامن آل نزار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
از دست چار عنصر و هفت آسمان منال بشنو، مکش ز دامن هشت و چهار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
خندید صبح و، چشم کواکب فشاند اشک؛ هان در میانه وقت دعا شد، برآر دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
تا از نم سحاب، نماید شکوفه چشم؛ تا پیش آفتاب، گشاید چنار دست؛
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
در گل کشد، عدوی تو را، هر دی آستین بر گل رسد، ولی تو را، هر بهار دست
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
منم که کرد فلک کشت زندگیم حصاد منم که داد زمین خاک هستیم بر باد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
مرا پدر بود آن مادر، این که می شنود اگر از آن کنم افغان، وگر ازین فریاد؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
وگر ز من شنود کس، چگونه بشمارم شکایتی که نهایت نداردش تعداد؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
هم، آن بخون دلم داد از ستم عادت؛ هم، این بشیر غمم کرد از جفا معتاد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
هم، آن دل از وطنم کند با لبی نالان؛ هم، این بغربتم افگند با دلی ناشاد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
ز حسرت وطنم، دل بغربت است غمین؛ چنانکه در وطنم جان ز جور اهل فساد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
اگر بخانه نشینم، نه بوریاست نه پوست؛ وگر رحیل گزینم، نه راحل است و نه زاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
بخاک غربتم، از دل غبار غم نبرد؛ بتحفه آوردم بویی از وطن گر باد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
دل گرفته ی مرغ اسیر ازین که گهی شنید بوی گل، از رخنه ی قفس نگشاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
بگلشن وطنم، نیز نشکفد خاطر؛ بوصل همنفسان؛ از جفای اهل عناد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
چو بلبلی که بر او زاغ بسته راه نفس بزخم دل، گلش از خنده مرهی ننهاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
چه عذر گویم، کآواره از وطن گشتم؛ جز اینکه اخترم از چشم آسمان افتاد؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
وگرنه من نیم آن کس که بی سبب ز بهشت کشم بجای دگر رخت، تا شوم دلشاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
خدای داند و، آنکو چو من بود دلتنگ ز بیوفائی یاران، که رنجشان مرساد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
که هیج دوست بخاطر، ز دوستان وطن نکند دل، مگر از فتنه سازی حساد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
کنند قصد من اخوان، چو از ره نیرنگ؛ کنند چاه براهم، چو از طریق عناد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
دهم بآهی من نیز مزدشان دم نزع چنانکه رستم از آن تیر داد مزد شغاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
منم، که جان و تنم ز اشک و آه شد ناچیز چو آتش از نم آب و، چو خاک از دم باد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
چه آتش؟ آتش خار و، چه خاک؟ سوده غبار! چه آب؟ گریه ی نوح و، چه باد؟ صرصر عاد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
چو آسمان بود از دود آه من نیلی فضای سینه و، داغش دهد ز اختر یاد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
به نسبتی بود افزون ز اختران داغش کالوف از عشرات و، مآت از آحاد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نمیرسد چو بفریادش، چه سود مرا ازینکه خلق بفریاد آرم از فریاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
فغان، که طالعم این است و؛ باز باید بود غمین ز محنت اعداو و زحمت حساد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
بکار خویش، شب و روز، مانده حیرانم؛ که بی کمال تر از من، کسی ندارد یاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
اگر، بیمن حیاتم، شماری از حیوان وگر بدولت نطق، از بشر کنی تعداد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
ازین چه سود که بی بهره داردم گردون هم از نمای نبات و، هم از ثبات جماد؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نیم دبیر، که با صد هنر چو تکیه زنم بصدر محکمه بر جای صاحب بن عباد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
جگر خورم، که نی خامه از شکر خالی است؛ ورق درم، که مدادم نمیکند امداد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نیم امیر، که روزی کشم چو مرغ بسیخ؛ شبش ز بیوه زنان بر فلک رود فریاد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نیم وزیر، که پوشم لباس داد بر آن گر از امیر رود بر ستمکشی بیداد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نه والیم، که دهم عرض گنج با لشکر؛ نه طاغیم، که کنم عزم فتنه یا افساد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نیم گدا، که شوم خاکروب ز آتش جوع؛ بخانه ی که و مه، کآبرو دهم بر باد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نیم طبیب، که ناچار بهر کسب معاش شوم شکفته ز آزار خلق و رنج عباد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
ربایم از کف آن زر، به پنجه ی محکم؛ گشایم از رگ این خون، بنشتر فولاد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نه قاضیم، که به امید رشوه بنشینم؛ مدام چشم بره، تا ازین رسم بمراد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
که در میان دو همسر، سخن کشد بطلاق؛ که در میان دو یکدل، رسد مهم بفساد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نه شحنه ام، که زنم بر سبوی رندان سنگ؛ نه شبروم، که برم زر ز مخزن شداد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نه ساقی ام، که کشد گر پیاله‌ای ز کفم گدا نیاورد از روزگار خسرو یاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
چرا که نیست کنون کاسه سرنگون رندی که کاسه یی دهمش، کیسه یی تواند داد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نه مطربم، که بآواز رود و نغمه ی عود کنم ببزم طرب روح باربد را شاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
چرا که نیست کنون همدمی که همچون نی اگر ز من شنود ناله‌ای کند فریاد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نه زاهدم، که بمحراب از طمع شب و روز دعا کنم که بود عمر عمرو زید زیاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نه صوفیم، که کنم وجد اگر مریدی چند زنند دم ز ارادت، مگر رسم بمراد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نه تاجرم، که کشم ناقه زیر بار و روم ز بلخ سوی صفاهان، ز ری سوی بغداد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نه کاسبم، که به نیروی پنجه ساز دهم گهی ز سیم و زر و، گه ز آهن و فولاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
سوار و تاج، که تا زن سناسدم زرگر ؛ سنان و تیغ، که تا مرد داندم حداد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
زنم دم از سخن، اما چه سود نشناسم سواد را ز بیاض و، بیاض را ز سواد؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
بریده باد زبانم، سیاه خامه اگر کند ز مدح بدان وز هجو نیکان یاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نیم ز اهل هنر، چون ظهیر، تا گویم: «مرا ز دست هنرهای خویشتن فریاد»
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
ولی هزار غم، از دست دوستان دارم؛ که هر یکی بدگرگونه داردم ناشاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
ستم ظریف حریفان من، مرا گویند یکی ز مهر و وفا و، یکی ز طنز و عناد:
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
صبور باش، که گردند کامران اخلاف؛ بشکر کوش، که بودند کام بخش اجداد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
کنون که لقمه جوین است و خرقه پشمین است بمن ازین چه رسید و، مرا از آن چه گشاد؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
که من نبودم و، بودند شهدنوش آبا؛ که من نباشم و، باشند حله پوش اولاد؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
دگر یک از طرفی گویدم: غنیمت دان که خ وش همی گذرانند دوستان بلاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
مرا که با سر مخمور شد، مقامم قم؛ مرا که با لب تشنه، رهم به کوفه فتاد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
چه سود ازین که سبیل است باده در شیراز؟! چه سود از اینکه روان است دجله در بغداد؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
دگر یک از طرفی گویدم: مباش غمین؛ که چون غنی شوی، از عهد فاقه ناری یاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
مرا که تیر، شرابی چشاندم ز حمیم مرا که دی غم آتش نشاندم بر باد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
چه سود ازین که شود آب سرد در بهمن؟! چه سود ازین که شود خاک گرم در مرداد؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
دگر یک، از طرفی گویدم که :خوشدل باش بنظم شعر و، منال از سپهر بدبنیاد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
دو چیز مایه شعر است و شاعری، گفتم کزان دو شاعر اگر بهره یافت، شد استاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
یکی عطای دل آزادگان جم آیین یکی هوای پریزادگان حور نژاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
ولی ز بخت بد من، درین زمانه نماند یکی از آن دو که دل را کند کس از وی شاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
نه سروری، که بپایش سری توانم سود؛ نه دلبری که بدستش دلی توانم داد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
زمانه، این؛ گر از اهل زمانه میپرسی ز بدگمان ایشان ندارد استبعاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
که گر قصیده فرستم، بخسرو کشمیر وگر غزل بنویسم بدلبر نوشاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
ز نسبت طمعم، بر دل آن زند نشتر؛ بتهمت هوسم، خاطر این کند ناشاد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
حذر ز نیسبت این عیب و عار، خاصه مراد؛ که جود شه پدرآموز و عشق مادر زاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
کمال جود و، طمع؛ گمرهی است این نسبت! جلال عشق، و هوس؛ ابلهی است این اسناد!!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
هزار ناخنم اندر جگر خلید و فغان؛ که ناخن یکی ام، عقده‌ای ز دل نگشاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
مرا که جنس وفا، مایه شد درین بازار؛ در دکان چه گشایم باین متاع کساد؟!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
بغیر من، که بکسب هنر، رخم زرد است؛ چو گل رخ همه کس سرخ شد، که زرد مباد!
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
بود، ز سیلی استاد سرخ رویی خلق؛ منم که کرد رخم زرد سیلی استاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
ز روز زادن من، چشم زال چرخ نخفت؛ بشوق اینکه قبول افتدم، ولی نفتاد
-1
Persian Poetry
یک نمونه از شعر آذر بیگدلی
شب زفاف، نخسبد ازین خیال عروس؛ که روز ازو چه خیال است در دل داماد؟!
-1