source
stringlengths 1
176
| target
stringlengths 1
133
|
---|---|
Hey! Keep it down out there! | اینقدر سر و صدا نکنید |
GIRL 2: Is not that what you wanted? | این چیزی نیست که تو میخواستی؟ |
He threw the ball over his head. | توپ رو به سمت سرش پرتاب کرد |
"Grab the cloud with your hands and taste it, dude." | ابر رو با دستت بگیر و مزهاش کن، رفیق |
Hello? | سلام؟ |
That is Cleveland right there. | همانجا کلیولند است. |
He gets back from surfing school at 1. | ساعت ۱ از مدرسه موج سواری برمی گرده |
- so he did not mind sharing his secrets with me, | برای همین بدش نمیومد رازشو با من در میون بذاره |
Hey, do not! | هی نه |
Hello? | سلام؟ |
Now you go and... apologise to my brother. | حالا تو برو و به داداشم بگو متاسفم |
So you got to stop being so hard | پس نباید دیگه به خودت سخت بگیری |
No, you had an agreement with me! | ! نه، شما با من قراداد بستین |
By now, Perumpallis would increase their troops. | تا الان پرامپالیها نیروهاشون رو افزایش دادن |
Hey. Hey. | هی. هی. |
We should call for a second vote. | ما باید برای رای دوم دعوت کنیم. |
Our rock star, Rishi. | راک استارمون ریشی |
How can we pay 40,000 crore rupees? | چجوری ۴۰ هزار کرور برات جور کنم؟ |
[ Read the diary on the laptop ] | دفترچه خاطرات توی لپ تاپ رو بخون |
He is a professional butcher. | اون یه قصاب حرفهای |
Whatever happens, till I come back you do not come out of this room, okay? | مهم نیست چه اتفاقی میوقته تا من نیومدم از اینجا نمیای بیرون باشه؟ |
Now, I will announce the youth who will go to paradise. | حالا جوانی که به بهشت میره رو معرفی میکنم |
AP will help you. | ای پی بهتون کمک میکنه |
Until you meet him - the one. | تا وقتی اونو ببینی نیمه گم شدتو |
What is wrong? | چی شده؟ |
Only two months? | فقط دو ماه؟ |
Yup. | آره. |
The Russian will give me seven for the encrypted drive, | ۷ |
Why are you telling lies? | چرا دروغ میگی؟ |
So... | پس |
-Father! -You have bestowed many blessings on me | پدر نعمتهای زیادی به ما عطا کردی |
What happened, the school burn down? | چی شد، مدرسه آتیش گرفته؟ |
Hey, Rach. | سلام ریچ |
Get in. | سوار شو |
Oh, he is taking a crap… Right. | اوه، اون داره میرینه. عالیه |
They will be back when you finish investigating. | وقتی تحقیقات رو تموم کنید برمیگردند |
Take care of yourself for her. | به خاطر اون دختر مراقب خودت باش |
Oh, James. | جیمز |
Okay. | باشه |
Oh, oh, oh | اوه، اوه، اوه |
Hwaiting! Hwaiting! | ! فایتینگ! فایتینگ |
You said that you are here to talk about a marriage proposal.. | گفتی میای اینجا تا در مورد ازدواج صحبت کنی |
She is the one who saved you. | . کسی که جونت رو نجات داد |
- It is something else. - Something else? | مسئله چیز دیگهایه. چیز دیگهایه؟ |
Does my cock feel good inside your pussy? | کیرم در داخل واژنت احساس خوبی داره؟ |
Sorry. | . متاسفم |
Father. | پدر |
Daughter. | دختر |
Just this is not enough. | فقط این که کافی نیست. |
Yes? | بله؟ |
Come here. | بیا اینجا |
Or you - | یا کار تو بوده؟ |
I will just... I will get the book. | من فقط کتاب رو میگیرم، |
Yes... | آره |
Hans? | هانس؟ |
Complete and Putter Madness Golf Tournament | مسابقات گلف دیوونهوار رو شروع کردم |
They are finally willing to pay the price. | بالاخره تصمیم گرفتن هزینهش رو پرداخت کنن |
I cannot lose you. | نمیتونم از دستت بدم |
It is just, that building over there... | آخه چیزه، اون ساختمونی که اونجائه |
- She speaks English so well! - Yes, well, it cost us enough. | خیلی خوب انگلیسی حرف میزنه اره، کلی خرج رو دست مون گذاشت |
- Not mine, whore! - No. No! | نه، مال منه لکاته نه |
Oh, I will call you later. | اوه، من بعدا بهت زنگ میزنم. |
let us give it to them. | رو میتونیم به اینها بدیم |
Come on! | زود باش! |
You know... | میدونی |
Let us go and enjoy ourselves. | بیا بریم خوش بگذرونیم |
Which day? | کدوم روز؟ |
That is right, Callie, you talk about those numbers! | درسته، کالی، در مورد آمار باهاشون حرف بزن! |
[Cazotte] And pardon me… | و ببخشید که میپرسم |
I am not withholding sex. | سکس رو منع نمیکنم |
Yo, shoot for ball. | یو، برای توپ شوت کن |
All the unaccounted-for time, shopping, | همیشه بدون حساب کتاب خرید میکنم |
suspected the aspirations of their frequent guest. | به آرزوهای مهمان مکرر خودشون مشکوک بودن |
Oh! | اوه! |
God, Chan! It is not that serious! | خدایا چان! اونقدرها هم جدی نیست! |
Why? | چرا؟ |
We have to help the Indians | ما باید به هندیها کمک کنیم. |
Well. | خب. |
then the monkey splashes water back at her ..... and he goes... | میمونم رو شاهزاده جوان آب ریخت و گفت: بیی یا |
Sister, I am sorry. | خواهر، خیلی متأسفم. |
So question number one is... | پس سوال اول اینه که |
Look at me. | به من نگاه کن |
The thermometer must be broken, Hoodlum. | دماسنج باید خراب باشه هودلوم |
"O god..O god." | ای خدا، ای خدا |
-You good here on your own, Padre? -Always. | پدر، تو اینجا تنها مشکلی نداری؟ اصلا |
make me feel a lot better. | که احساس خیلی بهتری داشته باشم |
No. | نه |
“Which way do I go?†| کدوم طرف باید برم؟ |
No. | نه |
Guess I am going to need that engine. | گمون کنم موتوره لازمم بشه. |
That is what assistants are for. | دستیارها برای همین چیزها ساخته شدن. |
Look at this. | اینجا رو نگاه کنید |
I will go ahead. | من جلوتر میرم |
It will not kill you to say hello to someone. | یک دقیقه به کسی سلام کنی کوچیک نمیشی |
Let us go, Wahyu. | بیا بریم واهیو |
Gallo | گالو |
Yes madam. | بله خانم |
Let us go. | بیا بریم. |
Obviously, it was a little... | معلومه، که یکمی |
Sweetheart, walk. | عزیزم راه برو |